شکوفه از افق شاخسار پیدا شد


ستاره سحر نوبهار پیدا شد

ز سبزه خط تراشیده چمن سر کرد


ز لاله خال لب جویبار پیدا شد

نشانه پی گلگون برق سیر بهار


ز مشرق جگر لاله زار پیدا شد

ز لاله در بن هر خار از ترشح ابر


هزار جرعه می بی خمار پیدا شد

نسیم پیرهن مصر شد ز فیض بهار


اگر ز دامن صحرا غبار پیدا شد

به زیر سقف نشستن ز بی شعوریهاست


کنون که سایه ابر بهار پیدا شد

ز خاک، ریشه اشجار از صفای بهار


چو رشته از گهر آبدار پیدا شد

ز جوش لاله گرانبار شد چنان دل سنگ


که تاب در کمر کوهسار پیدا شد

درین چمن به نسب نیست زادگی صائب


ز خار و خس گل آتش عذار پیدا شد